دیدگاه علامه امینی رحمه الله
در نشریه کتابخانه امیر المؤمنین (علیه السلام) که تحت اشراف علامه امینی تنظیم می شد آمده است :( وحدت اسلامی بر مبنای اظهار حقایق در بین امت می باشد ( حقایق قرآنی و سنت پیامبر ) نه وحدت سیاسی که استعمارگران به دست عمّال خود آن را عَلَم می کنند و وقتی نتیجه ی مطلوب را گرفتند آن را به هم می زنند.))
حدود پنجاه و پنج سال است که از تاریخ تدوین کتاب الغدیر می گذرد و به جرأت می توان گفت : در دنیای تحقیقات اسلامی کسی نیست که با نام (( الغدیر)) و با نام (( علامه امینی )) نا آشنا باشد. این کتاب با نثر بسیار پخته و ادبی نگارش یافته که آیت الله العظمی سید محسن حکیم و آیت الله سید حسین حمامی درباره ی این کتاب گفته اند :
(لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَينِْ يَدَيْهِ)
و آیات عظام سید عبدالهادی شیرازی و شیخ محمد رضا آل یاسین و علامه اردوبادی گفته اند :
( لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين)
با آن که مطالب الغدیر به مذاق بسیاری خوشایند نیست، از آنجایی که با اتکاء به منابع و مآخذ متقن نوشته شده است تا کنون ظرف این مدت پنجاه و پنج سال کسی یا گروهی نتوانسته نقدی یا ردی بر کتاب الغدیر و یا حتی نقدی بر صفحه ای از الغدیر بنگارد.( مرحوم علامه امینی خود می فرماید : (( من برای نوشتن الغدیر ، 10 هزار کتاب را که ممکن است هر کتاب در چندین مجلد باشد ، از بای بسم الله تا تای تمّت خوانده ام و به 100 هزار کتاب مراجعات مکرر داشته ام.))
مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته همگی از منابع علمای اهل سنت است.
خود می فرمایند : (( مطالبی که ما در الغدیر گفته ایم مذهبی نیست بلکه اسلامی است یعنی مسائلی که فقط مذهب شیعه بدان معتقد باشد بلکه مطالبی است که در میان جمیع مذاهب اسلامی متفقّ علیه است.))
و نیز می گوید : (( شیعه هنگام مناظره با اهل سنت برای مجاب کردن آنها به احادیث خودشان احتجاج می کنند زیرا حدیث خود اهل سنت برای مجاب کردشان مقبوا تر است و گرنه شیعه نیازی به احادیث آنها ندارد. و شیوه مقبول مناظره و احتجاج نیز همین است نه آن راهی که آنها در پیش می گیرند، زیرا آنها همگی در هر مسأله ای به احادیث و کتاب های بزرگان خود استدلال می کنند و چنین استدلالی خارج از قوانین بحث و مناظره است .))
برخی تصور باطلی از الغدیر دارند و می پندارند الغدیر باعث تفرقه و جدایی مذاهب اسلامی از یکدیگر می گردد. کسانی که این تصور را دارند نه تنها الغدیر را مطالعه نکرده اند بلکه از تأثیر الغدیر در ممالک اسلامی بی اطلاع هستند.
اولاً : هر کس که الغدیر را بخواند در می یابد که نگارنده ی کتاب از حسن نیت کاملی برخوردار است و هدف وی از تدوین این کتاب تنها اظهار حقایق تاریخ اسلام می باشد.
ثانیاً : مطالب الغدیر چیزی نیست که نظرات شخصی مرحوم علامه امینی رحمۀ الله باشد و کثرت منابعی که در الغدیر به آنها اشاره شده شاهد این مدعاست. تقریباً می توان گفت : جمله ای بدون دلیل و بدون مآخذ در الغدیر نوشته نشده است. از این رو اگر کسی ادعا کند که کتاب دارای تأثیر تفرقه انگیز است باید بپذیرد : تمامی کتاب هایی که در الغدیر به آنان ارجاع شده است ریشه های اصلی این تأثیر است. و ما می دانیم که مآخذ الغدیر عبارت است از امهات کتب اسلامی غیر شیعی که از جمله ی آنها صحاح ستّه می باشد.
ثالثاً : پس از انتشار الغدیر ، مقالات متعددی در مجلات فرهنگی مصر و سوریه و عراق و ... در تجلیل از این کتاب درج گردید و سیل نامه های تقدیر از سراسر ممالک اسلامی جاری شد. اکثر نویسندگان این نامه ها از علمای بزرگ اهل سنت هستند، از ملوک و وزرای کشورهای اسلامی گرفته تا ائمه جمعه و جماعات و اساتید دانشگاه ها ، برای الغدیر تقریظ نوشتند و به قدر دانی از زحمات مؤلف آن پرداختند. از میان این نامه ها و این تقریظ ها ، نزدیک به 50 نمونه در مقدمه ی مجلدات الغدیر درج گردیده است. این نامه ها و این مقالات همگی بیانگر این مطلب است که : (( الغدیر کتابی است که کلیه ی فرقه های اسلامی بر مطالب مستند آن اتفاق نظر دارند. ))